مادرانه...
دیگه وقتی مامان دو تا فرشته باشی تنهایی کلاااا بی معناست دیروز از سرکار که برگشتم خونه دیدم جفتشون خوابالو هستن خیلی خوشحال شدم که اونا میخوابن و منم شاید یه استراحتی کردم خلاصه هردورو خوابوندم دوطرفمو خودم بینشون البته خوابم نبرد... ولی به چهره معصومشون توی خواب نگاه کردم واقعا لذتی از این بالاتر هست که باعشق و آرامش به این فرشته های دوس داشتنی و پاک نگاه کنی؟ بنظرم اصلا عبادته باران قشنگم ! غیر از صورت زیبا و معصومت قلب مهربونت به من آرامش و خوشی می بخشه ... چقدر پاک و زلالی عزیزکم...چقدر به بودنت و به داشتنت افتخار می کنم ... به اینکه خدا منو لایق داشتنت دونسته بخودم می بالم دلخوشی شیرین زندگیم بردیای نازنینم ...
نویسنده :
مامان
8:36